English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5700 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tipper U کج کننده واژگون کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
upsetter U واژگون کننده
Other Matches
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
capsized U واژگون کردن کشتی واژگون شدن
capsizes U واژگون کردن کشتی واژگون شدن
capsizing U واژگون کردن کشتی واژگون شدن
capsize U واژگون کردن کشتی واژگون شدن
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
wheezy U خس خس یا خر خر کننده
filleting U پر کننده
hoppers U لی لی کننده
hopper U لی لی کننده
filleted U پر کننده
attenuant U اب کننده
fillet U پر کننده
prater U پچ پچ کننده
catterer U پچ پچ کننده
prattfall U پچ پچ کننده
mauler U له کننده
fillets U پر کننده
syncopator U غش کننده
mumbler U من من کننده
fizzy U کف کننده
swooner U غش کننده
commulator U یک سو کننده
bandwidth U یچ کننده
wheezier U خس خس یا خر خر کننده
skittish U رم کننده
repudiationist U رد کننده
spurner U رد کننده
squasher U له کننده
squelcher U له کننده
percutient U دق کننده
thinner U کم کننده
surfy U کف کننده
mitigative U کم کننده
mitigatory U کم کننده
wheeziest U خس خس یا خر خر کننده
renunciant U رد کننده
rebutter U رد کننده
solvent U اب کننده
noncommittal U رد کننده
trackers U پی کننده
refuser U رد کننده
crusher U له کننده
abjurer or abjuror U کننده
attacking U تک کننده
refutative U رد کننده
solvents U اب کننده
crepitant U خش خش کننده
jaberer U پچ پچ کننده
tracker U پی کننده
doers U کننده
doer U کننده
solver U حل کننده
deletive U حک کننده
refutatory U رد کننده
ear-splitting U کر کننده
fillers U پر کننده
whisperer U پچ پچ کننده
filler U پر کننده
bender U خم کننده
sensor U حس کننده
bidder U کننده
fluxing oil U اب کننده
puffer U پف کننده
benders U خم کننده
bidders U کننده
renunciant U کننده
deflective U کج کننده
tendentious U رسیدگی کننده
flourishing U ترقی کننده
regenerator U تقویت کننده
stunner U گیج کننده
accomplisher U اجرا کننده
abstracter U خلاصه کننده
retaliative U تلافی کننده
accompanier U همراهی کننده
assailant U حمله کننده
liver U زندگی کننده
sticklers U گیج کننده
disinfectant U ضدعفونی کننده
livers U زندگی کننده
resuscitator U زنده کننده
regardant U ملاحظه کننده
acceptant U قبول کننده
acceletor U تسریع کننده
accelerunt U تسریع کننده
accelerative U تسریع کننده
emasculative U سست کننده
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1confinement factor
1معنی lead lag compensator
4express, overexpression
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2پن مرطوب کننده
2پن مرطوب کننده
1Oem
1روشنی خیره کننده صنعت
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com